بی خیالی هنری ظریف و رویکردی درونی برای یک زندگی بهتر
واقعیت این است که ما در زندگی اینقدر توان و فرصت نداریم که به تمام مسائل زندگی اهمیت بدهیم اگر یک زندگی خوب و شاد می خواهید باید بی خیال بسیاری از مسائل زندگی شوید، و فقط روی گزینه های محدود و مهم که شما را به سمت هدفتان برای داشتن یک زندگی خوب سوق می دهد تمرکز کنید.
تمامی ما انسانها می خواهیم که یک زندگی راحت و شگفت انگیز داشته باشیم و به انواع آرزوها و اهدافمان برسیم . درست است ؟ دقیقا به همین دلیل است که به هیچ جایی نمی رسیم چه کسی گفته معمولی بودن بد است ؟ چه کسی گفته همه ی ما در تمامی حوزه ها و زمینه ها باید مهارت داشته باشیم، اصلا چه کسی گفته موفقیت به این معناست که برای ما تعریف شده ؟
توصیه های اطرافیان در زندگی تا چه اندازه مهم است ؟
اینکه مدام توصیه می شود شادتر باشید. سالمتر باشید. بهترین باشید، بهتر از بقیّه باشید. باهوشتر، سریعتر، ثروتمندتر، مشهورتر، مفیدتر، تحسین برانگیزتر و بیشتر مایه غبطه دیگران باشید. اینها توصیه هایی ست که مدام می شنویم و فکرمان را مشغول می کند. تمرین هایی برای زیباتر بودن ،موفق تر بودن ،اینها یعنی قبلا نه زیبا بوده ایم نه موفق. اینکه ثروتمند هستید یا نه زیبا هستید یا نه موفق هستید یا نه نیازی ندارید که به دیگران بقبولانید همین که خودتان شرایط خود را قبول و باور داشته باشید کافی ست. داشتن کسب و کار خوب بد نیست.
- معرفی آزمون آیلتس آکادمیکدی 18, 1402
اما توجه زیاد به این موضوع سلامتی روانی ما را به خطر می اندازد ما نباید در پی امیدهای واهی زندگی خود را به خطر بیندازیم تلاش می کنیم، آموزش می بینیم، و برای وجود خود باید ارزش قائل شویم مثلا با خود می گویید من چرا زود خشمگین می شوم همین شما را مضطرب می کند اینکه مضطرب می شوید هم شما را خشمگین می کند، در پی رفع این مشکل بر می آیید همین رهایی از شرایط گوناگون ما را دچار مشکلات بیشتری می کند.
گاهی احساس بازنده بودن می کنیم بعد با خود می گوییم باید از این حس خود را نجات دهیم .خود را محاکمه می کنیم و مدام به بررسی شرایط خود می پردازیم ،خب چرا ؟؟ همین که تو می توانی فکر کنی و در پی رفع مشکلات باشی یعنی برنده ای، و متاسفانه ما انسان ها این توانایی ارزشمند خود را نادیده می گیریم، زندگی همین است اینکه مدام فکر کنید فلانی ماشین چند میلیونی دارد ،خانه چند میلیاردی دارد ،در فلان مسابقه نفر برتر شده بابت اختراع فلان برنامه چند میلیون دلار نصیبش شده شما را از جایی که هستید به جای دیگری نمی برد زندگی تان را بکنید و از آن لذت ببرید.
دست و پنجه نرم کردن با مشکلات زندگی
مثلا با خود می گویید من احساس گندی دارم، بعد بگویید خب چه کسی اهمیت می دهد؟ و بعد انگار گردی جادویی روی شما پاشیده شده به احساس تنفر از خود پایان می دهید و آن احساس گند هم از بین می رود.
ما در اینترنت درباره مشکلات «جهان اوّل» جوک میگوییم، ولی در واقع با اینکار قربانی موفّقیّت خودمان شدهایم. مشکلات سلامتی مرتبط با اضطراب، اختلالات عصبی و موارد افسردگی در هر تلاشی برای فرار یا دوری کردن از چیزهای منفی یا سرکوب یا خاموش کردن آنها نتیجه معکوس دارد. دوری از رنج، شکلی از رنج کشیدن است. دوری از مبارزه، یک مبارزه است. انکار شکست، یک شکست است. مخفی کردن چیزی شرمآور، خودش شکلی از شرم است.
درد مانند نخی است که قابل جدا شدن از پارچه زندگی نیست و پاره کردن آن نه تنها غیرممکن بلکه مخرّب نیز هست. تلاش برای دوری از درد، به معنای ارزش زیاد قائل شدن برای درد است. در مقابل، اگر شما قادر باشید ارزشی برای درد قائل نشوید، هیچکس نمیتواند مانع پیشرفتتان شود. اگر بدون تفکّر یا انتخاب آگاهانه برای هرچیزی و هرکسی ارزش قائل شوید- خب، پدرتان در میآید.
آیا بی تفاوتی و بی خیالی در امور زندگی مهم است ؟
بی خیالی هنر ظریفی است. و اگرچه ممکن است این فکر، مسخره به نظر برسد ولی این بی خیالی به معنای بیتفاوت بودن نیست؛ بلکه به معنای راحت بودن با متفاوت بودن است. بیایید شفّاف صحبت کنیم. مسلّماً بیتفاوت بودن قابل ستایش و اطمینانبخش نیست. افراد بیتفاوت، ضعیف و ترسو هستند. آنها تنبل و غیرفعّال هستند. در حقیقت، افراد بیتفاوت اغلب تلاش میکنند بیتفاوت باشند، زیرا در واقعیّت برای همه چیز، زیادی ارزش قائل میشوند.
افراد بیتفاوت، از دنیا و پیامد انتخابهایشان میترسند. به همین دلیل آنها دست به انتخابهای ارزشمندی نمیزنند. آنها با خودشیفتگی و دلسوزی نسبت به خود، در چاله خاکستری و سردی که خودشان ساختهاند پنهان میشوند و به طور دائم توجّه خود را از این چیز ناگوار که وقت و انرژی آنها را میطلبد و نامش زندگی است، منحرف میکنند.
من یک بار شنیدم که هنرمندی میگوید وقتی فردی هیچ مشکلی ندارد، ذهن به طور خودکار راهی پیدا میکند تا مشکلی خلق کند. من فکر میکنم چیزهایی که بیشتر مردم- بهخصوص سفیدپوستان تحصیل کرده و نازنازی از طبقه متوسّط- آنها را «مشکلات زندگی» میدانند، در واقع تنها نتایج نداشتن چیزهایی مهمتر در زندگی هستند تا برای آنها نگران باشند.
شاید پیدا کردن چیزی مهم و معنادار در زندگی، مفیدترین استفاده از وقت و انرژی شما باشد. زیرا اگر چیز معناداری پیدا نکنید، برای اهداف بیمعنا و بیهوده ارزش قائل خواهید شد.
برگرفته از کتاب هنر ظریف بی خیالی
نوشته مارک منسون
مترجم نازنین نیکو سرشت
امتیاز خوانندگان سایت آمازون به این کتاب 4.5 از 5
کتاب هنر ظریف بی خیالی به شما کمک میکند کمی شفّافتر درباره این فکر کنید که بر اساس انتخاب شما چه چیزهایی در زندگیتان با اهّمیّت و چه چیزهایی بیاهّمیّت تلقّی میشوند. این کتاب حاوی نکات ارزشمند و آموزنده ای است که می توانند روشی نو برای خوب زندگی کردن باشند.